عشرت كشيم ورنه به حسرت كشندمان       ...............          روزي كه ازين جهان به جهان دگر شويم

۱۳۹۰ اردیبهشت ۱۱, یکشنبه

عاشق شده ام؟

باران که شروع شد حس کردم دوست دارم راه بروم.همه وسایلم را جمع کردم و زدم بیرون. بوی باران همه فضا را پر کرده بود.
راه میرفتم و آرام آرام خیس می شدم. خوشبختانه مسیرم هم با هوا تناسب داشت. یک مسیر پر درخت... دوست داشتم دست هایم را از هم باز کنم، سر به سوی آسمان خم کنم و دور خودم بچرخم. دوست داشتم آزاد راه بروم، باد دنباله چادرم را با خود ببرد، نه! ... دوست داشتم باد خودم را هم ببرد...
متعجب نگاهم کرد و پرسید: " عاشق شده ای ؟"
پرسیدم"عاشق شده ام؟".باران تند شد. خیس شده بودم. نیمی از من هنوز می خواست زیر باران بماند. به ایستگاه که رسیدم - وقتی علاوه بر چادرم، حتی از مانتو و شالم هم آب می چکید- به طعنه گفت : " عاشق شدن بی زحمت نیست. تا تو باشی دیگه عاشق نشی!"
***
گفتم مدتی است شنیدن موسیقی را با صدای بلند دوست دارم. درست کنار گوشم. انگار می خواهم تمام واژه هایش را جذب کنم . انگار...
خندید و گفت : "عاشق شده ای"
***
بوی باران که وجودم را پر کرد و شعر بارانی نوشتم و طرح صفحه عوض کردم ، پیغام داد که فلانی . منتظرم . احتمالاً چند روز دیگر عکس یک قلب تیر خورده می کشی و ...
***
مطمئنم عاشق شدن حس خوبی است که هنوز تجربه اش نکرده ام. اما ... چرا همه حس های خوب باید الزاماً از عاشق بودن ناشی شود؟ به عبارت دیگر چرا لذت راه رفتن زیر باران، موسیقی با صدای بلند و زمزمه کردن یک شعر حتی عاشقانه - فقط به واسطه تصویر پردازی فوق العاده اش - تنها و تنها نصیب عاشقان می شود؟
زیر نویس:
پایم آسیب دیده. به هر دلیل که باشد- از عدم تمرکز حواس تا قضا و قدر و اصابت چشم زخم و...- خیلی مهم نیست. مهم این است که شکل زخم شباهت عجیبی به یک قلب تیر خورده دارد. باید می دیدید... ترسیدم شاید کسی از دیدن خون و زخم و غیره حالش بد بشود و الا تصویر گذاری می نمودم...

جریان داغ ماهی قرمز بر دست را که به خاطر دارید؟ این هم یک قلب قرمز تیر خورده روی پا... خدا بعدی را به خیر کند...
بعد نویس:
بعضی ها مثل زاغچه و سایرین ممکن بود این قلب تیر خورده را انکار کنند یا فکرهای دیگر بکنند. دی!
خدا وکیلی اگر در این عکس یک قلب تیر خورده نمی بینید پس چی می بینید؟

۴ نظر:

اتاق روبرويي سابق گفت...

حس و حال عاشقي كه فقط براي اشخاص نيست. معشوق كه فقط انسان نيست.براي كساني گاه معشوق فقط خداست. گاه يك منظره ... گاه يك مخلوق گاه حتي يك شيئ...
مهم اين است كه اين حس را تجربه كني ... وفتي يكبار تجربه كردي ... سعي ميكني معشوقت رشد صعودي داشته باشد تا معشوق حقيقي در دلت بنشيند...
پس عاشقي خوب است از هر نوعش ... چون مي داني آخرش هميشه به خدا مي رسي ...

Elham گفت...

خوش به حالت . مدتیه که آرزوی راه رفتن در همچین جایی رو دارم .

اصولا چون حس عاشقی خیلی قشنگه و خیلی باحاله و خیلی هیجان انگیزه و خلاصه خیلی چیز خوبیه ، هر حس خوبی رو به عاشقی نسبت می دن !!! :D

حالا ببینم واقعا عاشق شدی ؟؟؟؟
:D

زاغچه گفت...

همه حس های خوب الزاما از عاشق شدن ناشی نمی شه اما حس های خوب در کنار عاشقی می تونه چیز معرکه ای باشه نه؟

زاغچه گفت...

این قلب تیر خورده چرا این قدر آش و لاشه؟