عشرت كشيم ورنه به حسرت كشندمان       ...............          روزي كه ازين جهان به جهان دگر شويم

۱۳۸۹ شهریور ۱۷, چهارشنبه

مرگ

همكار فوت شده رو آورده بودند جلوي در اداره تا چند قدمي تشييعش كنيم و بعد رهسپار شهرستان شود تا در كنار مادرش آرام بگيرد.
فكر كنم همه اداره آمده بودند، بس كه اين آدم شيطون و سرزنده بود،‌ با همه شوخي مي كرد و چيزي به دل نمي گرفت و ...
برمي گرديم . گرد سكوت پاشيده اند.هيچ حرف و سخني نيست، انگار كه همه مي ترسند اولين كلمه يادش را كمرنگ كند و اين حس "مرگ" را كمرنگ.
فكر مي‌كنم كاش مي توانستيم در شادي هاي ديگران نيز اين قدر واقعي شريكشان بشيم.
كلاً آدم‌هاي غمگيني هستيم
مطالب مرتبط:

۱ نظر:

زاغچه گفت...

راسته که کلا آدم های غمگینی هستیم
خدا رحمت کند همه گذشتگان و ما و شما و همه آیندگان که به گذشتگان خواهند پیوست