عشرت كشيم ورنه به حسرت كشندمان       ...............          روزي كه ازين جهان به جهان دگر شويم

۱۳۸۹ اسفند ۲۵, چهارشنبه

چهارشنبه اعتقادی



سور در لغت به معنی جشن و شادی و چهارشنبه سوری در معنای عام ....
...
این حرفای تکراری رو همه می دونیم اما از همه مهمتر اینه که چهارشنبه سوری مراسمی است که از گذر تاریخ سر بلند بیرون آمده ، سالم مانده و دست نخورده. با همه جفایی که در حقش شده و خیانت هایی که دیده...
می گویند هرچه یک موضوع، گفتار یا کردار به کمال نهایی خودش نزدیک تر باشد ؛ پایدار تر است و با این استدلال، حق ؛ ماندنی می شود. حالا با این اوصاف نگاه کنید به ماندگاری اعیاد ملی، نوروز و چهارشنبه سوری و هرچه که از گذشته مانده است....

اساسا بر این باورم که مصداق حقانیت یک نفر، گفتار و کردارش است و همین. با همین تفکر هرکسی به یک حقیقت بتازد از دایره انصاف خارج شده حالا هرچه قدر هم که عالم باشد و مجتهد اهمیتی نخواهد داشت. چه مرحوم مطهری باشد و چه فلان مرجع، وقتی بی تفکر و تعقل بی مهابا به موضوعی _ سرشار از زیبایی و معانی _ مثل نوروز و مراسم قبل و بعد از آن بتازد ؛ تمام اعتبار و آبرویش را در یک قمار باخته است...
این جشن و همه مراسم و فلسفه های پشتش، بازگشت مردگان برای دیدار خانواده، فلسفه خوردن آجیل، خونه تکونی و غیره به کنار. از همه جالبتر این است که یک حکومت ، سی سال تلاش کند فرهنگ و آیین 10 هزار ساله مردمش را عوض کند و اصولا چون تلاشش از ابتدا محکوم به شکست است نتیجه عکس می گیرد. مردم آیین خودشان را حفظ می کنند البته با چاشنی اعتراض. و این چنین یک جشن ساده تبدیل می شود به مراسم چهارشنبه سوری کنونی، پر سر و صدا و شاید خطرناک. مجبور می شوی زود برسی به مقصد، فرار کنی و در سنگر پناه بگیری و هروقت آماده شدی، اسلحه خودت را بیرون بیاوی تا شاید هیجانات یک ساله ات را پاسخی داده باشی...
تو در خیابان با " هر گونه دخالت در آیینت " می جنگی . محیط اطرافت اشتباهش را نمی پذیرد. همچنان عناد می ورزد وبر تداوم اشتباهش مصر است. همزمان می خواهد هم سلاحت را بگیرد و هم آیین پدرانت را ، آن هم بی هیچ جایگزین.
گاهی بر سرت فریاد می کشد، گاهی نوازشت می کند، گاه برایت جایگزین دروغین می آورد ، گاه پا به پایت می دود؛ اما هیچ کدام راهگشا نیست، چون در درون نمی خواهد این جشن و سرور را...
اما ما همچنان جشن خواهیم گرفت و شاد خواهیم بود. به حکم وظیفه تاریخی یا به دستور دل ِ افسرده. نه جکم حرام شرعی و نه دیوانگی عقلی ، هیچ کدام در آخرین سه شنبه شب سال ما را به کمک فیلم های روز دنیا- در حال پخش از صدا و سیما- مغلوب و محصور در خانه نخواهد کرد.
تا قیام قیامت.... ما هنوز ایرانی هستیم
زیر نویس :
  • یک آتش حسابی به پا کردم. نه از آن ها که از رویش می پرند بلکه از آن نوع که بر دل می زنند. کار خاصی نکردم فقط مجبور شدم برای دفاع از یک نسل که در خیابان مانده بود و از دار دنیا هیچ نداشت جز 2-3 تا بمب دستی کوچک! آتش بر پا کنم. اما در نهایت پریدن از روی این آتش هم کیف داشت. ...
  • هرچی فک می کنم می بینم مزایای پلمپ شدن در منزل هم کم نیست. آدمی نطقش باز می شود...

۳ نظر:

پیر فرزانه گفت...

چه جور هم . نطق گفتی و تمام .
راستی چهارشنبه سوری تان مبارک . امید به هر چی آتش در دنیاست . البته آتش دل .

Unknown گفت...

چارشنبه سوری شما هم مبارک باشه.
ایشالا از پلمپ! در منزل هم رها شین.
همه مون دلمون خونه از این رفتارها که اغلب به تضاد هم کشیده میشه.

زاغچه گفت...

چهارشنبه آخر سال با سورو ساتی حسابی...بازم که زدی تو خط تضاد فرهنگی و دینی و هویتی...انصافا ولی من از این همه سرو صدا که باید تو یک روز شنیده بشه خسته شدم...
من که می دونم شما چه با پلمپ چه بی پلمپ...