عشرت كشيم ورنه به حسرت كشندمان       ...............          روزي كه ازين جهان به جهان دگر شويم

۱۳۹۰ خرداد ۲۵, چهارشنبه

من؛ یک زن؛ یک مجرم

آقای سخنگو!
من یک زنم. از همان ها که در روزهای عادی در باب حرمت و کرامتشان حرف ها می زنید ، از همان ها که نظام اسلامی کرامتشان داده و جایگاهشان را رفیع کرده، آنان که روز زن ، برایشان جشن می گیرید و از نجابت و پاکی و غیره و غیره می گویید.
من یک زنم . از همان ها که وقتی کسی در خیابان برایش بوق می زند ، برادرش با غیظ نگاهش می کند، اندکی که دیر به خانه برسد نگاه های منجمد اهل خانه را روی ساعت حس می کند، از ته دل نمی تواند بخندد که مبادا صدای خنده اش دل پسری را ببرد؛ در تاکسی  که مورد آزار جنسی قرار می گیرد صدایش در نمی آید و بغضش را در گلو می خورد، همان ها که حتی ممکن است کشته شوند به جرم  سوء ظن پدر و ...
من یک زنم . اما پیش از آن انسانم و در کنارش، یک شهروند. حق دارم همچون سایر شهروندان، از شما که مدعی هستید بر حکومت، طلب امنیت کنم و شما حتی اگر نخواهید! مسئولید به تأمین آن امنیت ناخواسته...
آقای  عدالت!
عادت کرده اید گناه سهل انگاری های خود را به گردن دیگران بی اندازید. باشد مشکلی نیست. ما که عادت کرده بودیم. حرفی نبود . تمام رنج های نوجوانی و جوانی مان را پنهان کردیم اما این رنج مضاعف...
سابق بر این می گفتیم دزد به خانه زده. می گفتید لابد در خانه باز بوده. امروز چشم در چشم ما می کنید که خیر! شما خود دزد بیچاره را به درون کشیده اید و به زور دستش را از مال دزدی پر و روانه اش کرده اید. اصلا شما خود مجرمید!!!
بماند که باز بودن در خانه، از بی لیاقتی شرطه های شهر نمی کاهد اما ... شک ندارم که اگر دختری در خانه نداشته باشید همسر و مادری دارید ولی آنچه آزار دهنده است تجویز نسخه ای است که می دانم هرگز توان توصیه آن را به خانواده ندارید.
آقای رییس! 
فاتحه خوانی برای عدالت شما و استفاده ابزاری تان از جنس به قول خودتان دوم! و افکار بعضا حیوانی بعضی از دوستانتان، آن روز که ترانه موسوی بازداشت شد، علنی گردید. آن روزها که هفته ای نبود خبر تجاوز های گروهی از صفحه اول خبرگزاری ها پاک شود.از آن روز ها تا فاجعه خمینی شهر و فستیوال دستگیری زیبارویان! زمان زیادی نگذشته.
من البته یاد گرفته ام خودم را جدا کنم از مردهای جامعه و مخفی شوم و با دیدن هر مرد بترسم ازاینکه با دیدن من افکار شوم و شیطانی اش دهن باز کند و ... اما شما را به خدا! نه جنس مرد در دنیا این همه ضعیف النفس است و نه جنس زن این همه فتنه انگیز. دنیای مادی گرای شهوانی غرب این مشکلات را سال ها پیش حل کرده اما گویا شما قصد دارید اعتراف کنید علاوه بر عدم توانایی در دستگیری سارقین جان و مال و ناموس مردم، هنوز از دزدیده شدن فرهنگ مردم هم خبر ندارید . مردمی که شما ادعای تربیتشان را دارید و از شنیدن صدای آهنگ و لابد تجسم! وقایع رخ داده در پشت دیوارها ( اگر راست بگویید ) این چنیین بیخود می شوند که ...
راستی من به شخصه اصلا متعجب نمی شوم اگر در پایان پرونده دادرسی؛ زنان، محکوم شوند. به جرم تحریک مردان. شما خیلی خودتان را مشغول این پرونده نکنید.
من یک زنم و به همین یک دلیل می پذیرم که مجرمم. بیخود وقت گران بهای آقایان را صرف یک پرونده معلوم نکنید.
زیر نویس : 
از دیشب که پای فرمایشات جناب سخنگوی قوه قضاییه نشسته ام، با خودم فکر می کنم خوب است اگر گاهی آدمی به سرش بزند و با ضربه " مشت " یا " کله " ای فقط کمی از دق و دلی اش را خالی کند. نه؟

۳ نظر:

پیرفرزانه گفت...

خواهش می کنم مواظب مشت و کله ات باش . لازمش داریم .

Unknown گفت...

دق دلی ما زنها به این مشت و کله زدنها خالی نمیشود .این دق دلی به وسعت تاریخ است .اینهافقط شورش را در آورده اند

زاغچه گفت...

جیم انور جان متنت بسیار زیبا بود. منتها آقای سخنگو و عدالت و رییس هرگز ، هرگز این حرف ها را حتی نمی خوان گوش کنند. کاش با یک ضربه مشت یا کله هم می تونستیم لااقل کمی دق دلمون را خالی کنیم...
این مسئولین محترم رو هر چیزی که دست گذاشتند تا درستش کنند نمی دونم چرا نتیجه بر عکس داده!
یه نوع نگاه صرفا جنسیتی را نسبت به جنس مخالف از بچگی آموزش می دهند. خودشونم هنوز نسبت به زن و مرد نگاه صرفا تک بعدی جنسیتی دارند. نمی تونند به عنوان انسان هم بهشون نگاه کند