چشمم رو هنوز کامل باز نکرده بودم که پیامش رسید." در خونه تو بستن."فکر کردم دارم خواب می بینم و یه غلت دیگه زدم. نمی ذاشت بخوابم. " دارم جدی می گم . باور کن. در رو تخته کردند و رفتند". حالا دیگه چشم های خودم کاملا باز شده بود. منتظر بودم تا چشم های کامپیوتر هم باز بشه و در این مدت با خودم فکر کردم منکه چند هفته است توی خونم هیچ خونه تکونی یی نکردم. شاید یکی از همسایه ها اومده و یه حرفی زده و .... . اصلا شاید یکدفعه ایی همسایه ها هجوم آورده اند برای همین هم قفل در کلید نمی چرخد و ...
وقتی رسیدم در را سه قفله کرده بودند ورفته بودند، کلید در پشتی را در آوردم و پریدم داخل. نه خیر! خانه سوت و کور بود. نه من شلوغ کرده بودم و نه همسایه ها. تازه فهمیدم سیستم در قفل کن چه قدر هوشمند است که بر اساس افکار آدم ها در خانه هایشان را تخته می کند و نه اعمالشان. جل الخالق؛ دوره آخر الزمان است دیگر.
خلاصه به روی مبارک خودمون نیاوردیم. مخفیانه دستی به سر و گوش خانه کشیدیم و با همان کلید در پشتی ، سری به سایر همسایگان در تخته شده زدیم و مزاحمشان شدیم . عجیب اینکه آن هاهم در و پنجره خانه شان سه قفله شده بود...
هنوز فکرم پیش علت زیاد آمدن این همه میخ و به راه افتادن جنبش تخته کردن بودم که دوباره پیام داد" همه اون محلی ها را فرستاده اند مرخصی. ربطی به تو نداره" گفتم : باید حدس می زدم .این هوشمند بازی ها به ما نیامده...
تقویم روی دیوار بر روی 21 گیر کرده بود. انگار که دوزاری تازه افتاده باشد... خندیدم. یاد همه هم محلی ها افتادم و به گشت و گذارم ادامه دادم. ...
زیر نویس:
نمی دانم تقویم روی دیوار روی 21 گیر کرده یا هنوز جنبش میخ بر کن به راه نیفتاده یا ... به هر حال ما که هنوز تخته شده در خدمتیم ، اون جالبه که می گه : " اینجوری با کلاس تره"
۷ نظر:
همین کلاس ما را کشته . اما اصلا نگران نباش و اصلا هم امیدوار نباش به کشیدن میخ ها و باز کردن درها. بگذار این چند روز بگذرد دوباره خانه از نو خواهیم ساخت محکم تر از قبل . باکی نیست . اثاث هم نمی آوریم ، همین ا باشند امن تر است . چون هیچ امیدی به دوباره تخته نشدن نمانده .که در آن صورت فقط یک باربری مفت می ماند روی دستمان. به امید روزی که هیچ دری بسته نباشد ، نه در فضای حقیقی و نه در فضای مجازی . پاینده باشید .
فعلا هم عدد آن ها روی 25 گیر کرده .
به به بالاخره ما هم با کلید فیلتر شکن اومدیم تو باباخره خواهند فهمید که برای درای بسته ما خودمون کلید می سازیم
فعلا شانس آوردیم که خونه هامون رو قفل کردن نه افکارمونو!!
به به عموجون لطف کردن و در خونه ای که متعلق به دیگرانه رو باز کردند چه بزرگوار!!!
سلام
منم از همون شاه کلیدا داشتم اومدم تو.گاهی کار می کنه گاهی نه.
امیدوارم که در خونه دلمون هم شاه کلیدش رو پیدا کنه و روزی برسه که همه ما شاد باشیم.
راستی به زاغچه عزیز هم از اینجا سلام میدم. شاه کلیدمون به قفل خونه زاغچخ جور در نمیاد.
جهت اجرای هدفمند شدن یارانه ها چراغ ها را خاموش کرده ایم در تاریکی می نویسیم یرای همین هم هم زاغچه را اشتباه نوشتیم.با پوزش از زاغچه عزیز
ارسال یک نظر