عشرت كشيم ورنه به حسرت كشندمان       ...............          روزي كه ازين جهان به جهان دگر شويم

۱۳۸۹ شهریور ۹, سه‌شنبه

روز جهاني وبلاگ



نه! انگار ديگر نمي توان امروز را ساكت بود. اين روزي را كه به لطف برادر معيني همه فهميده ايم چه روزي است : روز وبلاگ
قرار است كه همه 5 وبلاگ معرفي كنند و باز من مانده‌ام و مشق هاي نانوشته و كاسه چه كنم...
اصلا نياز به توضيح نيست كه من تازه شروع كرده ام به خط خطي كردن فضاي مجازي . اما مشكل اينجاست كه خواندن گنج واژه هاي ديگران را (به اين شكل الان ) دير آغاز كردم.
اينكه " چرا اينقدر دير" بماند براي بعد... و اما برسيم به وبلاگ هايي كه معتادشان شده‌ام...
 راز سر به مهر: از اولين روزهاي حضور در خانه هفتم بود كه آشنايم شد. اولين وبلاگي بود كه خواندنش سرشار از لذتم كرد و قلم نويسنده اش مفتونم. نگاهي دارد به همه مسائل جامع،‌ منصف و مودب!
 پير فرزانه : هرچه بخواهم بگويم در تعريفش بايد از بالا كپي ، پيست كنم . منظورم همان نگاه هاي جالب است به دنياي غير جالب. اما ويژگي بارزش محبتي است كه در تمام نوشته هايش موج مي‌زند حتي در دلتنگي نامه هايش. تازگي ها نوشته هاي پسر پانزده ساله‌اش را در عموبيلبيلك مي خوانم و حظ ميكنم و آفرين مي گويم.
چركنويس هاي پاك : يادداشت هاي پاك يه بچه هنرمند! بيشتر مي خوانمش تا نظر بدهم .نميدانم چرا گاهي فقط دوست دارم سكوت كنم و ببينم و بشنوم
دلقك ايراني:‌ درباره سياست مي نويسد و چيزهاي ديگر. قبلا گفته ام كه اين روزها همه چيزهاي ديگر هم سياسي است.نگاهش نافذ است و صياد. گاهي نوشته هايش تا مدتها متحيرم ميكند اما... حس ميكنم تلخ است و تلخ مي نويسد،‌ كه البته تقصير از او نيست واقعيت هميشه تلخ است.
مثل هميشه مشق هايم ناقصي زياد دارد و پراشكال. دوستان تازه ام را اينقدر نميشناسم كه بخواهم بشناسانمشان ... فقط حس خودم رامنتقل كردم.

۱ نظر:

پیر فرزانه گفت...

ممنون از لطفی که داشتید. هم برای من و هم برای عمو بیلبیلک . از داشتن دوستان خوبی چون شما به خود می بالم .
باز هم ممنون.