یه روزی در این فضای مجازی نشسته بودیم و غر می زدیم که چه قدر راحت مردم این جامعه دروغ می گویند...
روز دیگری ، کسی که برایمان عزیز بود از سرطانی گفت که جامعه را در بر گرفته بود.سرطانی که همه زیبایی های جامعه را می بلعید.
روزها که گذشت هر روز دیدیم و شنیدیم آن ها که ادعای مسلمانی شان و داعیه مردمداریشان گوش فلک را کر کرده بود چه قدر آسان دروغ می گفتند. چه قدر آسان روز را چون شب تار نشان دادند و هیچ کس جرأت اعتراض نکرد.
دروغ شنیدن برایمان عادی شد. دروغ گفتن عادی تر...
فکر کنم خسته شدیم ار بس که ناله زدیم از دروغ های بزرگ تر از توان درک یک ملت. از دروغ هایی که پایه های آسمان را هم می لرزاند.
دروغ گو پاداش گرفت برای دروغ هایش و آن ها که رسوایش کرده بودند روانه زندان شدند...
اما کاش قضیه در حد همین دروغ گفتن و شنیدن ها می ماند...
....
چند شب پیش بالاترین مقام کشور، در جمع افرادی که عازم مقدس ترین سفر در اسلام بودند، رسماً - و نه تلویحاً - امر به دروغ کرد و این دروغ را حتی برای حفظ کیان اسلام و جامعه اسلامی و حکومت اسلامی نیزنگفت.این دروغ فقط یک دروغ بود بی آنکه منفعت خاصی داشته باشد.
به کارگزاران حج تمتع و خطاب به همه کسانی که آماده سفر می شدند گفته شد: " سوغات سفر خود را از ایران تهیه کنند و در بازگشت از سفر به عنوان سوغات عربستان هدیه دهند."
ظاهرش ساده است. خیلی ها این کار را می کنند اما شاید توجه نکنند که چنین کاری رسما دروغ گفتن است. اصلا چه فرقی دارد ؟ سوغات محصول چین را چه از ایران بخرید چه از عربستان. سود پولش با در جیب یک عده وارد کننده بی نیاز می رود یا یکسری شاهزاده عرب . فرقی به حال کارگر و کشاورز و کارمند این مملکت نمی کند. دردی از اقتصاد این کشور دوا نخواهد کرد.
من با خرید سوغات با این شکل و روش امروزینش مخالفم.اما راه عوض کردن این شیوه این " امر به دروغ گفتن و عمل به دروغ کردن" نیست.شاید مردم عادی فرقش را ندانند، اما هر اسلام شناسی باید بداند و از آن پرهیز کند...
اسلامی که از آن دم می زنند به کجا رسیده که حاجی باید بعد از توبه و پاک شدن از گناهان، به این راحتی دروغ بگوید... به این راحتی سفارش شود به دروغ گفتن؟؟!
روز دیگری ، کسی که برایمان عزیز بود از سرطانی گفت که جامعه را در بر گرفته بود.سرطانی که همه زیبایی های جامعه را می بلعید.
روزها که گذشت هر روز دیدیم و شنیدیم آن ها که ادعای مسلمانی شان و داعیه مردمداریشان گوش فلک را کر کرده بود چه قدر آسان دروغ می گفتند. چه قدر آسان روز را چون شب تار نشان دادند و هیچ کس جرأت اعتراض نکرد.
دروغ شنیدن برایمان عادی شد. دروغ گفتن عادی تر...
فکر کنم خسته شدیم ار بس که ناله زدیم از دروغ های بزرگ تر از توان درک یک ملت. از دروغ هایی که پایه های آسمان را هم می لرزاند.
دروغ گو پاداش گرفت برای دروغ هایش و آن ها که رسوایش کرده بودند روانه زندان شدند...
اما کاش قضیه در حد همین دروغ گفتن و شنیدن ها می ماند...
....
چند شب پیش بالاترین مقام کشور، در جمع افرادی که عازم مقدس ترین سفر در اسلام بودند، رسماً - و نه تلویحاً - امر به دروغ کرد و این دروغ را حتی برای حفظ کیان اسلام و جامعه اسلامی و حکومت اسلامی نیزنگفت.این دروغ فقط یک دروغ بود بی آنکه منفعت خاصی داشته باشد.
به کارگزاران حج تمتع و خطاب به همه کسانی که آماده سفر می شدند گفته شد: " سوغات سفر خود را از ایران تهیه کنند و در بازگشت از سفر به عنوان سوغات عربستان هدیه دهند."
ظاهرش ساده است. خیلی ها این کار را می کنند اما شاید توجه نکنند که چنین کاری رسما دروغ گفتن است. اصلا چه فرقی دارد ؟ سوغات محصول چین را چه از ایران بخرید چه از عربستان. سود پولش با در جیب یک عده وارد کننده بی نیاز می رود یا یکسری شاهزاده عرب . فرقی به حال کارگر و کشاورز و کارمند این مملکت نمی کند. دردی از اقتصاد این کشور دوا نخواهد کرد.
من با خرید سوغات با این شکل و روش امروزینش مخالفم.اما راه عوض کردن این شیوه این " امر به دروغ گفتن و عمل به دروغ کردن" نیست.شاید مردم عادی فرقش را ندانند، اما هر اسلام شناسی باید بداند و از آن پرهیز کند...
اسلامی که از آن دم می زنند به کجا رسیده که حاجی باید بعد از توبه و پاک شدن از گناهان، به این راحتی دروغ بگوید... به این راحتی سفارش شود به دروغ گفتن؟؟!
۴ نظر:
گفته که "پس از بازگشت آن را به عنوان هدیه سفر که خیلی خوب هم است، به دوستان، آشنایان و وابستگان خود تقدیم کنند" ... نقل قول تان به نظرم کامل و صحیح نمی آید. "هدیه سفر" با "سوغات عربستان" فرق دارد خب :)
خیلی خوب بود.عالی نوشتید.
دیدگاه و منظر دید شما رو خیلی دوست دارم.
چندین بار خوندم. و خوشحالم از اینکه می نویسید.
مخصوصا اونجا که نوشتید چه فرقی میکنه.
درباره کامنت محمد هم باید بگم که چیزی که عرف هستش اینه که هدیه سفر یا هر چیزی که اسمش هست، از جایی که رفتی تهیه بشه. بخاطر تبرکش یا هر چیزی که مارو یاد سفر بندازه.
مطمینا اگه کسی سفر مکه بره و مهر مشهد هدیه بده، زیاد خوشایند نیست. یا اگه شما بفهمی سوغاتی (هدیه سفر) که براتون آوردن از مغازه سر کوچه خریده شده حس خوبی شاید بهتون نده.
به نظرم اصل سفر حج هم معنای گذشته را ندارد چه برسد به فرعیاتی مثل خریدن سوعات برای اهل خانه .اما اصل حرفی را که می خواستی بگویی گرفتم ترویج دروغ وریا کاری رسم کثیفی است که با زندگی روزمره افراد بد جوری عجین شده.اگر آدمها بدانند در پناه صداقت چقدر آسوده تر زندگی خواهند کرد هرگز دروغ نمی گویند .درد آنجاست که وقتی هم صادق باشی باورت نمی کنند بس که دروغ با زندگی در هم آمیخته.
وقتی به راحتی دروغ می گیم به راحتی به شنیدن دروغ هم عادت می کنیم.دروغ های به ظاهر بی اهمیت و ساده و دروغ های مصلحت آمیز...دروغ های بزرگ
ارسال یک نظر