8 مارس می تواند بیاد. 8 مارس می تواند سه شنبه باشد، بی صدا بیاید و برود یا حتی بماند، اما آب از آب تکان نخورد.
اما می دانی ، مهمتر از تمام روزها خود ماییم.
ما که گم شده ایم در پستوی ذهن خودمان. ما که گم شده هایمان را هم صدا نمی کنیم ، ما که هنوز مفهوم برابری هایمان ، رنگ انتقام می دهد ما که ...
می دانی اگر تمام مارس یا حتی تمام زمستان را برای احقاق حقوق پایمال شده زنان هم خرج کنیم باز هم به جایی نمی رسیم وقتی تو ، که کنار من نشسته ای ، هنوز هم در تلاشی تا از زن بودنت برای زود تر جیم شدن از اداره (هیچ ربطی به اسم من نداره!)استفاده کنی.
ما به جایی نخواهیم رسید وقتی تو هنوز به فکر ازدواج همه دخترهای همکار هستی و حاضر نیستی هیچ مجردی را کامل ببینی.
ما هر روز عقب تر می رویم وقتی در ذهن تو ، هنوز هم سایه مرد، هرچه که باشد ، از نبودنش بهتر است....
فرض کن برای مدت 2000 سال ؛ نه اصلا 200 سال هم ما حقوقمان را پس بگیریم بعد که چه بشود؟
من مخالفم. تو هنوز هم نمی خواهی بپذیری که بنزین ماشینت را خودت پر کنی، یا که پا به پای فلان همکار یک سفر کاری بروی یا... آن وقت دم از حقوق برابر می زنی؟
مطمئن نیستم همه آنچه می خواهی همین باشد... نمی توانم حرف هایت را بیش از این باور کنم. می دانی من چه می خواهم؟ یک نگاه ساده. بی کینه، بی بغض، بی تحقیر، بی قضاوت.... همین
من هنوز هم نمی دانم چه خبر است. 8 مارس روز گم شده من است برای من...برای پیدا شدن من... فقط همین
....
....
زیر نویس :
نمی دونم چرا هر وقت این کلمه 8 مارس را تکرار می کنم، بلافاصله پشت سرش خاطرات 14 مارس و گروه های موافق و مخالف علم می شود. راستی توی این شلوغ پلوغی ، کسی خبری از لبنان ندارد؟!
اما می دانی ، مهمتر از تمام روزها خود ماییم.
ما که گم شده ایم در پستوی ذهن خودمان. ما که گم شده هایمان را هم صدا نمی کنیم ، ما که هنوز مفهوم برابری هایمان ، رنگ انتقام می دهد ما که ...
می دانی اگر تمام مارس یا حتی تمام زمستان را برای احقاق حقوق پایمال شده زنان هم خرج کنیم باز هم به جایی نمی رسیم وقتی تو ، که کنار من نشسته ای ، هنوز هم در تلاشی تا از زن بودنت برای زود تر جیم شدن از اداره (هیچ ربطی به اسم من نداره!)استفاده کنی.
ما به جایی نخواهیم رسید وقتی تو هنوز به فکر ازدواج همه دخترهای همکار هستی و حاضر نیستی هیچ مجردی را کامل ببینی.
ما هر روز عقب تر می رویم وقتی در ذهن تو ، هنوز هم سایه مرد، هرچه که باشد ، از نبودنش بهتر است....
فرض کن برای مدت 2000 سال ؛ نه اصلا 200 سال هم ما حقوقمان را پس بگیریم بعد که چه بشود؟
من مخالفم. تو هنوز هم نمی خواهی بپذیری که بنزین ماشینت را خودت پر کنی، یا که پا به پای فلان همکار یک سفر کاری بروی یا... آن وقت دم از حقوق برابر می زنی؟
مطمئن نیستم همه آنچه می خواهی همین باشد... نمی توانم حرف هایت را بیش از این باور کنم. می دانی من چه می خواهم؟ یک نگاه ساده. بی کینه، بی بغض، بی تحقیر، بی قضاوت.... همین
من هنوز هم نمی دانم چه خبر است. 8 مارس روز گم شده من است برای من...برای پیدا شدن من... فقط همین
....
....
زیر نویس :
نمی دونم چرا هر وقت این کلمه 8 مارس را تکرار می کنم، بلافاصله پشت سرش خاطرات 14 مارس و گروه های موافق و مخالف علم می شود. راستی توی این شلوغ پلوغی ، کسی خبری از لبنان ندارد؟!
۳ نظر:
همين چند شب پيش بود، نشستيم با خانمم كلي بحث كردن. حرف زدن هاي ما از آن جنس نيست كه حتما بايستي يك نفر قانع شود. بيشتر گوشي مي خواهيم براي شنيدن. خيلي جالب بود چيزهايي كه مي شنيدم. انتظارات، آمال و انديشه ها. انگار عادت كرده بودم به يك طرفه فكر كردن
من به این فکر می کنم که چرا و چطور رسیدیم به جایی که مفهوم برابری برای ما رنگ انتقام گرفته؟
من به این فکر می کنم که چرا و چطور رسیدیم به جایی که مفهوم برابری برای ما رنگ انتقام گرفته؟
ارسال یک نظر